سکوت‌های معنادار رهبری
دوشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۱۰ ق.ظ
یادداشت زیر صرفا تحلیلی شخصی است و قصدی برای دفاع تمام قد از آن و یا مجادله با مخالفان آن برای اقناع آنها و اثبات حرف خودم ندارم. ممنون از عزیزان موافق و مخالفی که وقت گذاشته و آنرا می خوانند.
دیدار امروز رهبر معظم انقلاب با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مهم و تعیین کننده بود. در مهم بودن جلسه همین بس که از زمان برگزاری جلسه تا ساعت ۱۵ خبری از جلسه منتشر نشده بود و لذا یادداشت فعلی نیز مبتنی بر خبر منتشر شده توسط سایت رهبری است.
رهبری در این جلسه ضمن دفاع جانانه از تمامیت سپاه و تاکید بر بسط حیطه پاسداری از حوزه های نظامی به حوزه های فرهنگی، اقتصادی و فکری بر مفهوم امنیت پافشاری کردند و شاه بیت جلسه امروز امنیت بود.
ایشان با تاکید بر ضرورت دفاع و حفظ امنیت داخلی و خارجی، نگاه خود به فعالیتهای سپاه قدس و سردار سلیمانی در سوریه و عراق را بار دیگر تبیین نمودند.
ایشان در ادامه بحث امنیت به دو اظهارنظر مسئولان کشور اشاره کردند که یکی ذهن را به سمت آقای روحانی می برد و دومی که به صراحت به اظهارات اخیر آقای هاشمی اشاره داشت و رهبری آن اظهارات را غلط دانستند. در ادامه نیز می شد نقدهایی نسبت به رفتار و عملکرد آقای ظریف و برخی دیگر از مسئولین کشور را نیز در بیانات رهبری ردگیری کرد.
اما قصد این یادداشت پرداختن به گفته های رهبری نیست، بلکه درباره ناگفته هاست.
در این روزها که خبر جلسه خصوصی رهبری با آقای احمدی نژاد و نهی او از شرکت در انتخابات نقل محافل سیاسی و رسانه ای است، رهبری در جلسه امروز به دیدار با دکتراحمدی نژاد نپرداختند و برعکس به نقد مواضع و عملکرد آقایان هاشمی، روحانی و ظریف پرداختند و بر عملکرد سپاه در حوزه های مختلف به ویژه سردار سلیمانی صحه گذاشتند.
از این چه نتیجه ای می توان گرفت؟ برای پاسخ به این سوال باید به سیاق رهبری در مواجهه با چنین موقعیت هایی توجه کرد.
به عنوان مثال وقتی کشتار شیعیان در پاراچنار پاکستان بالا گرفت، برخی منتظر بودند که رهبری به جای تاکید بر غزه و مساله فلسطین به پاراچنار اشاره کنند. یا مثلا وقتی در میانمار مسلمانان را زنده زنده سوزاندند باز هم رهبری موضعی نگرفتند. چرا رهبری موضعی در این موارد نگرفتند و ظاهرا نمی گیرند؟
از نقل این مثالها چه نتیجه ای می شود درباره ماجرای اخیر آقای احمدی نژاد گرفت؟
ظاهرا سیاق رهبری این است که درگیری اصلی و محوری را رها نمی کنند و اجازه نمی دهند ماجراهای فرعی که قصد دارد نزاع اصلی را تحت الشعاع قرار دهد، ایشان را از مساله اصلی منحرف کند.
در ماجرای پاراچنار و میانمار روشن بود که دشمنان قصد دارند دعوای اصلی با آمریکا و اسراییل را منحرف کنند. اما رهبری در ظاهر اصلا درگیر آن مسائل نشدند.
حالا اگر بر اساس این شیوه رهبری در موضعگیری در مسائل خارجی، فضای داخلی را تحلیل کنیم شاهد خواهیم بود که رهبر معظم انقلاب سه سالی است که با موضعی خاص در داخل کشور درگیر هستند و صریح و شفاف علیه مواضع رسمی طرفداران این نگاه که در دولت جریان دارد موضع می گیرند.
تاکید رهبری بر اختلافات با این جریان میانه رو -که هم می خواهد رنگ و بویی از اسلام داشته باشد و هم با دولت های استکباری و دشمنان خونی انقلاب به توافق برد برد برسد - مساله محوری رهبری در داخل کشور است و ایشان به هیچ وجه این تقابل را رها نخواهند کرد. چون دعوا بر سر دو قرائت از امام و انقلاب است.
جریان اصلاحات چندان سهمی برای خود در تفسیر انقلاب و امام قائل نبود و نیست؛ چرا که معتقد به پایان عصر انقلاب و امام بود و هست، اما جریان میانه رو که قبلا با نام کارگزاران و اکنون به نام اعتدالیون شناخته می شوند، از پایان دوران امام و انقلاب نمی گویند بلکه قرائت و تفسیری از امام ارائه می کنند که از آن پایان مرگ بر آمریکا و دشمنی با آمریکا بیرون می آید. از این نگاه مذاکره همه جانبه با کینه توزان تاریخی انقلاب بیرون می آید. تضعیف سیستم دفاعی کشور و تحریم نهادهای انقلابی در داخل بیرون می آید. نگاهی که چشمش به خارج از مرزهاست تا مشکلات کشور حل شود. نگاهی که الگویش برای توسعه فقط دانمارک و سوئد و فنلاند است و توسعه مدرن بزرگترین امر به معروف است. رویکردی که می خواهد با کلید رابطه با آمریکا، همه مسائل کشور را یکجا و صد روزه حل کند!
مساله اصلی رهبری در چند سال اخیر تبیین این جریان و موضع گیری صریح علیه آن بوده است و مساله آقای احمدی نژاد مساله اصلی نیست و اینگونه بازی ها نمی تواند رهبری را از خط درگیری اصلی که می تواند سبب انحراف انقلاب شود دور کند. نمی تواند رهبری را درگیر بازیهای زود هنگام انتخاباتی کند. فعلا و تا اطلاع ثانوی ؛ دعوا با تحریف کنندگان انقلاب و امام است. دعوا با اسلام آمریکایی است. اسلامی که با توسعه غربی می سازد و دیگر با مستکبرین جهان سر جنگ ندارد...
تکمله: با دو واسطه از یکی از نزدیکان رهبری روایت شده که رهبری فرموده اند: سفرها و فعالیتهای شما فضای کشور را دو قطبی نکند. با یک واسطه از دفتر ایشان نقل شده که رهبری تا به حال به کسی نگفته اند بیا یا نیا. قطعا اینها هم روایاتی است کنار دیگر روایات این روزها، اما با منطق و شاکله رهبر معظم انقلاب بیشتر می خواند.
